۰۵ آبان ۱۴۰۴

یوگا همیشه حال‌تان را خوب نمی‌کند؛ و این بخشی از مسیر آگاهی است

یوگا فقط برای روزهایی نیست که احساس آرامش داریم یا ذهن‌ مان ساکت است. درواقع، روزهایی که ذهن آشفته، بدن خسته و احساسات در هم‌ ریخته‌اند، یوگا بیشترین تأثیرش را نشان می‌دهد.

Yogi woman doing asana on both hands and one leg behind the head

یوگا همیشه حال‌ تان را خوب نمی‌کند؛ و این بخشی از مسیر آگاهی است

 

 

بیشتر ما وقتی برای اولین‌ بار سراغ یوگا می‌رویم، با این انتظار می‌آییم که «حالمان خوب شود». تصور می‌کنیم یوگا همیشه باید آرام‌بخش، شاد و پرانرژی باشد. اما حقیقت این است که یوگا همیشه حس خوشی فوری نمی‌دهد— و این دقیقاً بخشی از زیبایی و عمق آن است.

 

یوگا فقط برای روزهای خوب نیست

 

یوگا فقط برای روزهایی نیست که احساس آرامش داریم یا ذهن‌ مان ساکت است. درواقع، روزهایی که ذهن آشفته، بدن خسته و احساسات در هم‌ ریخته‌اند،یوگا بیشترین تأثیرش را نشان می‌دهد.

تمرین یوگا ما را وادار می‌کند با واقعیت حال‌ مان روبه‌رو شویم — حتی اگر آن حال، خوب نباشد. در سکوت تمرین، ممکن است خشم، غم یا اضطراب بالا بیاید. ممکن است حین آساناها با مقاومت بدن روبه‌رو شویم یا در مدیتیشن با ذهنی پر از افکار پراکنده. این بخشی از فرآیند رشد است.

 

فلسفه‌ی یوگا: آگاهی، نه خوشی لحظه‌ای

 

در فلسفه‌ی سنتی یوگا، هدف نهایی «احساس خوب» نیست، بلکه **خودآگاهی** است.

خودآگاهی یعنی دیدنِ واقعیتِ درون و بیرون بدون قضاوت. یعنی شناختن احساسات و پذیرش‌ شان، حتی اگر ناخوشایند باشند.

یوگا یادمان می‌دهد که احساسات منفی هم بخشی از زندگی‌اند — گذرا، قابل مشاهده و نه خطرناک. وقتی در حالت‌های دشوار بدن باقی می‌مانیم و با نفس عمیق ادامه می‌دهیم، درواقع داریم تمرین می‌کنیم که در برابر چالش‌های زندگی هم پایدار و آرام بمانیم.

 

چرا این چیز خوبی است؟

 

زیرا یوگا ما را از وابستگی به “حال خوب دائمی” آزاد می‌کند.

در دنیایی که پر از پیام‌های «مثبت‌ باش!»است، یوگا یادآور می‌شود که انسان بودن یعنی تجربه‌ی تمام طیف احساسات: شادی، خشم،ترس، امید، غم و آرامش.

وقتی اجازه می‌دهیم احساسات منفی حضور داشته باشند، در عوض از درون سبک‌تر و واقعی‌تر می‌شویم. این صبر، صداقت و پذیرش است که به آرامش واقعی می‌انجامد، نه پنهان کردن ناراحتی‌ها.

 

از دیدگاه علمی و ذهنی

 

تحقیقات روان‌شناسی نشان داده‌اند که سرکوب احساسات می‌تواند باعث افزایش اضطراب و استرس شود. اما تمرین‌هایی مثل یوگا و مدیتیشن به ما کمک می‌کنند احساسات را «احساس کنیم بدون اینکه در آن‌ها غرق شویم».

یعنی یوگا ذهن را برای مشاهده، نه واکنش،تربیت می‌کند. با تمرین مداوم، مغز الگوهای جدیدی برای آرام ماندن در شرایط تنش‌زا ایجاد می‌کند.

 

یوگا یعنی تمرین زندگی

 

هر آسانا (حرکت یوگا) استعاره‌ای از یک لحظه‌ی زندگی است.

وقتی در حالت تعادل می‌لرزیم، یاد می‌گیریم که تعادل همیشه پایدار نیست.

وقتی در حالت‌های دشوار نفس می‌کشیم، تمرین می‌کنیم که در زندگی هم با وجود فشارها، به تنفس ادامه دهیم.

و وقتی در پایان، در وضعیت ریلکسیشن (شَوآسانا)دراز می‌کشیم، یاد می‌گیریم رها کردن یعنی چه — رها کردن انتظارات، احساسات، و حتی خودِ «خوب بودن».

 

اگر یوگا حالت و خوب نکرد، نگران نباش

 

روزهایی وجود دارند که تمرین یوگا شاید باعث اشک، خستگی یا حتی ناراحتی شود. اما بدان که همین لحظات، گرانبهاترین بخش مسیر تو هستند.

یوگا نه برای فرار از احساسات، بلکه برای تجربه‌ی آگاهانه‌ی آن‌ ها است.

بدن و ذهن تو در هر تمرین پیامی دارند.به جای تلاش برای “خوب شدن”، کافی است به آن پیام گوش دهی.

 

نتیجه‌گیری

 

یوگا همیشه حال ما را خوب نمی‌کند — چون هدفش فراتر از خوشی است. هدف یوگا، رسیدن به شناختی عمیق‌تر از خود است: اینکه درونمان را همان‌گونه که هست ببینیم، نه آن‌ طور که می‌خواهیم باشد.

این مسیر همیشه آسان نیست، اما واقعی است.و همین واقعی بودن، آرامشی عمیق‌تر از هر «حال خوب موقتی» به ما می‌بخشد.

 

 

برای شرکت در جلسه اول کلاس یوگا در استودیو شانتی با ما در تماس باشید.

شما میتوانید از طریق پر کردن فرم یا تماس تلفنی با ما در ارتباط باشید.

جدید ترین بلاگ ها