۵ تمرین یوگایی برای کاهش استرس در محیط کار
یوگا در محیط کار یعنی پیدا کردن آرامش در میانهی شلوغی.
۲۲ تير ۱۴۰۴
تمرین مداوم کاپالباتی همچنین با ایجاد تغییرات ظریف در سیستم عصبی خودمختار، موجب تقویت محور هیپوتالاموس–هیپوفیز–آدرنال (HPA axis) میشود و به کاهش واکنشهای بیشفعال به استرس و بهبود بازیابی عصبی کمک میکند.
سنت یوگا از دیرباز تأکید کرده که شیوهٔ تنفس تأثیر عمیقی بر مغز و ذهن دارد؛ اکنون علم نیز این دیدگاه را تأیید میکند. مرور نظاممند تازهای از آزمایشهای تصادفی کنترل شده (RCT)در سال ۲۰۲۵، به بررسی تأثیرات تمرین تنفسی کاپالباتی پرداخته است؛ تمرینی که بر پایه بازدمهای سریع و ریتم دار انجام میشود.
یافتههای این مرور فراتر از بهبود عملکرد ریوی، کاهش اضطراب و افزایش تمرکز است. پژوهشگران در آن، مدلی فیزیولوژیکی برای توضیح این اثرات ارائه کردهاند که نشان میدهد چگونه این تنفس میتواند تغییراتی اساسی در مغز ایجاد کند.
در کاپالباتی، گیرندههای کششی در ریه فعال میشوند که با گیرندههای درگیر در تنفس آهسته تفاوت دارند. این گیرندههای تطابق یابنده سریع، نسبت به تغییرات سریع فشار ریه واکنش نشان میدهند و سیگنالهایی به هستهٔ تراکتوسسولیتاریوس (NTS) در ساقهٔ مغز میفرستند؛ناحیهای که اطلاعات درونی بدن را پردازش کرده و عملکرد خودکار بدن را تنظیم میکند.
از NTS،این اطلاعات به سایر بخشهای ساقهٔ مغز منتقل میشوند که در آزادسازی هورمونهایی ماننداکسیتوسین و نوراپینفرین نقش دارند. اکسیتوسین احساس امنیت درونی و تنظیم هیجان را تسهیل میکند، درحالیکه نوراپینفرین سبب تیزبینی، تمرکز و آمادگی شناختی بیشتر میشود. این دو در کنار هم، حالت برانگیختگی منظم و پایدار را پدید میآورند؛ حالتی که در آن سیستم عصبی فعال ولی متعادل، پرانرژی ولی آرام است.
برای افرادی که دچار غلبه مزمن سیستم سمپاتیک هستند، تمرین کاپالباتی ممکن است در ابتدا بیش از حد برانگیزاننده باشد. به همین دلیل،آموزش این تمرین باید با احتیاط و در کنار تکنیکهای آرامسازی صورت گیرد. در برخی روشهای آموزشی مانند آنچه در مؤسسات یوگا و سلامت روان استفاده میشود، تکنیکی بهنام "ساندویچ کاپالباتی" توصیه میشود: آغاز با تنفس آرام، سپس اجرای کاپالباتی،و در پایان بازگشت به تنفس آرام. این رویکرد به انعطافپذیری سیستم عصبی کمک میکند و ظرفیت تمرین مستقل کاپالباتی را در بدن توسعه میدهد.
نام این تمرین نیز معنای قابل تأملی دارد."کاپالباتی" در زبان سانسکریت به معنی "تنفس درخشان کنندهٔ جمجمه"است. پیشتر تعبیری شاعرانه تلقی میشد، اما اکنون میتوان آن را توصیفی دقیق از کارکرد عصب شناختی این روش دانست؛ چرا که این تنفس واقعاً ذهن را شفاف و فعال میسازد.
افزون بر شواهد علمی تازه، سنتهای کهن یوگا بر این باور بودهاند که کاپالباتی نهتنها وسیلهای برای پاکسازی جسم است، بلکه به بیداری ذهن، تحریک مراکز انرژی (چاکراها) و افزایش پرانا (نیروی حیاتی) نیز کمک میکند. در متون یوگایی مانند هاتا یوگا پرادیپیکا، کاپالباتی یکی از شاتکارماها(شش عمل پاکسازی) معرفی شده که به پاکسازی سینوسها، افزایش تمرکز و تعادل روانی کمک میکند.
تمرین مداوم کاپالباتی همچنین با ایجاد تغییرات ظریف در سیستم عصبی خودمختار، موجب تقویت محور هیپوتالاموس–هیپوفیز–آدرنال(HPA axis) میشود و به کاهش واکنشهای بیش فعال به استرس و بهبود بازیابی عصبی کمک میکند. با افزایش کنترل آگاهانه بر ریتم تنفس و برون داد انرژی، ذهن از آشفتگی رها شده و به وضوح و آرامش دست مییابد.
در مجموع، کاپالباتی تنها یک تمرین تنفسی نیست، بلکه روشی تأثیرگذار بر تمام ابعاد وجود انسان است. ترکیبی از تکنیک، ریتم، آگاهی و علم که در کنار تمرینات مکمل یوگا، میتواند مسیر تحول عصبی و روانی را هموار سازد.
شما میتوانید از طریق پر کردن فرم یا تماس تلفنی با ما در ارتباط باشید.