۱۰ روش مؤثر برای استفاده از بالش یوگا در تمرینات
استفاده خلاقانه از بوستر میتواند تمرین را فعالتر یا آرامتر کند، بسته به نیاز بدنی فرد
شاواسانا اغلب به عنوان مهمترین وضعیت در یوگا توصیف میشود. جایی ست برای ادغام، رهاسازی و رسیدن. اما در کار بالینی، به ویژه در یوگا و یوگا درمانی، به سرعت آشکار میشود که شاواسانا همیشه حالت آرام یا امنی نیست و لزوماً پاداش نهایی تمرین به شمار نمیرود.
بی حرکتی، پیچیده است. برای سیستم عصبیای که تحت تأثیر تروما، اضطراب مزمن یا حالت گوش به زنگ بودن شکل گرفته، دراز کشیدن به پشت در سکوت میتواند این وضعیتها را برانگیزد و فرد را در حالت آسیبپذیری شدید قرار دهد. برخی هنگام بسته شدن چشمها، ظاهراً آرام به نظر میرسند، اما در درون، ضربان قلب شان بالا میرود و با این فکر مواجه میشوند که اگر رها کنند، اتفاق بدی رخ خواهد داد. برخی دیگر، با بستن چشمها نه به آرامش، بلکه به افکار وسواسی بیشتر میرسند،نه آن سکوت درونیای که در شاواسانا انتظار میرود.
اگر رویکرد ما آگاه به تروما و سلامت روان نباشد، یا صرفاً از زبان عمومیِ "حساس به تروما" بدون توجه لحظهای استفاده شود، ممکن است یک کلاس یوگای آرامبخش را با تجربهای همراه با ترس و هراس به پایان برسانیم که بر کل تجربه سایه میاندازد.
اول: وضعیت چشمها اهمیت دارد. برای برخی،بستن چشمها آرامش میآورد. برای برخی دیگر، باعث برانگیختگی شدید میشود، چراکه هیچ نقطه تمرکز بیرونی وجود ندارد. پیشنهاد یک انتخاب آگاهانه و توضیح دلیل هر گزینه بسیار مفید است. بستن چشم میتواند تمرکز درونی را تقویت کند و باز نگهداشتن آنها ممکن است به حفظ حضور کمک کند. حق انتخاب، حس اختیار را تقویت میکند.
دوم: حرکت در شاواسانا نشانه شکست نیست و لزومی ندارد که بر بی حرکتی مطلق پافشاری شود. حرکات کوچک مانند تکان دادن انگشتان،تغییر موقعیت لگن یا تنظیم نفس ممکن است به فرد کمک کند در تجربه باقی بماند، نه اینکه از آن جدا شود. میتوان این امکان را برای همه گروه مطرح کرد، به ویژه اگر کلاس بر سلامت روان یا حساسیت به تروما تمرکز دارد، یا میتوان آن را به صورت شخصی و آرام به فردی که دچار آشفتگی است پیشنهاد داد.
سوم: تفاوت میان شاواسانای راهنمایی شده و شاواسانای سکوت اهمیت دارد. سکوت میتواند قدرتمند باشد، اما تنها زمانی که سیستم عصبی بتواند آن را تحمل کند. برای کسی که تازه با تجربه زیستن در بدن آشنا میشود،بی حرکتی بدون ساختار میتواند حس رهاشدگی ایجاد کند. صدای آرام، نشانه گذاریهای ملایم و زبان مبتنی بر تنفس میتوانند پلی باشند میان تنش و آرامش. این نشانهها حواسپرتی ایجاد نمیکنند، بلکه نگهدارندهاند. آنها به کاهش افکار تکراری کمک کرده و ذهن را به بدن متصلتر میکنند.
و در نهایت: شاواسانا الزامی نیست. در یوگا و یوگا درمانی، رعایت دقیق توالی حرکات الزامی نیست. اگر سیستم عصبی یا فرد، در آن روز یا به طور کلی آمادگی نداشته باشد، نمیتوان این واقعیت را فقط برای حفظ شکل تمرین نادیده گرفت. در عوض، آموزههای واقعی یوگا مانند آهیمسا (پرهیز از آسیب) و پرورش آرامش ذهنی را ارج مینهیم. اگر احساس میشود که ادغام پایانی مهم است، میتوان از گزینههای جایگزین استفاده کرد: تنفس در حالت نشسته، وضعیت کودک با حمایت، یا راه رفتن آهسته با آگاهی. هیچ حالتی مهمتر از فردی نیست که آن را تجربه میکند.
در جهانی که استراحت نایاب است، شاواسانا میتواند انقلابی باشد. اما بیطرف نیست. باید با دقت، احترام و آمادگی برای مواجهه با آنچه در نبود حرکت بروز میکند، ارائه شود.
آنجاست که کار اصلی آغاز میشود – نه با وضعیت بدنی، بلکه با توانایی درک معنای آن برای هر فرد.
گاهی شواسانا آرام است.
گاهی مواجههای دشوار است.
در هر حالت، شایسته توجه است.
شما میتوانید از طریق پر کردن فرم یا تماس تلفنی با ما در ارتباط باشید.