تمرین رها کردن: یوگا و هنر پذیرش
رها کردن در یوگا به معنای بیتفاوتی یا دست کشیدن از تلاش نیست. بلکه یعنی آزاد شدن از چسبندگی ذهنی به نتیجه.
در دنیای پرسرعت امروز، ما اغلب درگیر نگه داشتن هستیم — نگه داشتن استرس، افکار، روابط، موفقیتها، ترسها و حتی انتظارات از خودمان. اما یکی از ژرفترین درسهایی که یوگا به ما میآموزد، **رها کردن** است؛ رها کردنِ کنترل، مقاومت، و نیاز به کامل بودن.
یوگا تنها دربارهی حرکات بدنی نیست. در اصل، یوگا تمرینی برای آگاهی، پذیرش و آزاد شدن از چسبندگیهای ذهن است. در فلسفهی یوگا، «رها کردن» (Vairagya)یکی از اصول بنیادین مسیر رشد درونی به شمار میآید — یعنی دیدن و پذیرفتن بدون وابستگی یا قضاوت.
رها کردن در یوگا به معنای بیتفاوتی یادست کشیدن از تلاش نیست. بلکه یعنی آزاد شدن از چسبندگی ذهنی به نتیجه.
وقتی در یک آسانای دشوار قرار میگیریم و بدنمان سفت میشود، ذهن میخواهد «بهتر» انجام دهد، به هدف برسد، شکل را کامل کند.اما یوگا از ما میخواهد تنها نفس بکشیم، حضور داشته باشیم و آنچه هست را بپذیریم— حتی اگر ناقص باشد.
رها کردن یعنی تمرین پذیرش در لحظه. یعنی در هر دم و بازدم، به خود یادآوری کنیم که «همینکه هستم، کافیست».
در متون کهن یوگا، به ویژه در یوگا سوتراهای پاتانجلی، دو اصل در کنار هم قرار دارند:
Abhyasa(تمرین مداوم)
Vairagya(رها کردن و بیوابستگی)
این دو در ظاهر متضادند، اما در حقیقت دو بال یک پروازند. بدون تلاش، پیشرفتی نیست؛ و بدون رها کردن، آرامشی وجود ندارد.
یوگا ما را دعوت میکند که با جدیت تمرین کنیم، اما بدون چسبیدن به نتیجه.
یعنی با بدن و ذهن کار کنیم، ولی بدانیم که ارزش ما در «انجام کامل حرکت» نیست، بلکه در آگاهی از خود در حین انجام آن است.
آخرین حرکت هر جلسهی یوگا است، اما درواقع یکی از مهمترینها. در این حالت، روی زمین دراز میکشیم، چشمانمان را میبندیم و تمام بدن را رها میکنیم.
هیچ تلاشی وجود ندارد، فقط «بودن» است.
این تمرین به ما میآموزد که گاهی برای بازسازی، باید رها شویم، نه بیشتر تلاش کنیم.
هر دم و بازدم فرصتی است برای تمرین رها کردن. با هر بازدم میتوانیم تصور کنیم که در حال رها کردن تنشها، افکار منفی و نگرانیها هستیم.
آگاهی از نفس، ذهن را از گذشته و آینده به لحظهی اکنون بازمیگرداند.
در ابتدای هر تمرین، از خود بپرسید: «آیا میتوانم با بدنم همانطور که هست همراه باشم؟»
نه برای تغییر، بلکه برای درک و احترام به آن.
این نگرش، یوگا را از یک فعالیت فیزیکی به یک مراقبهی زنده تبدیل میکند.
زیرا ذهن انسان به کنترل عادت دارد. ما میخواهیم نتیجهی تمرین، روابط و حتی احساساتمان را مدیریت کنیم. اما یوگا یادمان میدهد که بخشی از رشد، در *تسلیم شدن* است — تسلیم در برابر جریان زندگی، نه به معنای ضعف، بلکه به معنای اعتماد.
وقتی میپذیریم که همهچیز در کنترل ما نیست، ذهن سبکتر میشود. انرژی از «نگرانی دربارهی آینده» به «آرامش در اکنون» منتقل میشود.
تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که «پذیرش»یکی از مؤثرترین عوامل کاهش اضطراب و استرس است. در درمانهای ذهنآگاهی (Mindfulness-Based Therapy)، یادگیری پذیرش افکار و احساسات بدون قضاوت، به افراد کمک میکند از چرخهی افکار منفی آزاد شوند.
یوگا دقیقاً همین مهارت را در سطح بدن و ذهن آموزش میدهد.
یوگا فقط در سالن تمرین اتفاق نمیافتد.رها کردن را میتوان در هر لحظه تمرین کرد:
وقتی از اشتباه خود میگذری، وقتی از انتظارات دیگران دست میکشی، وقتی به جای قضاوت، گوش میدهی.
پذیرش به ما کمک میکند در برابر زندگی نرمتر، مهربانتر و آرامتر شویم.
یوگا هنر کنترل نیست، هنر رها کردن است.
ما در هر تمرین، یاد میگیریم که زیبایی در «پذیرفتن همان چه هست» نهفته است — در بدنی که کامل نیست، در احساسی که هنوز در نوسان است، و در ذهنی که در مسیر آرامتر شدن است.
رها کردن، به معنای تسلیم شدن نیست؛ به معنای اعتماد به جریان زندگی است.
و شاید این بزرگترین تمرینی باشد که یوگا میتواند به ما بیاموزد.
شما میتوانید از طریق پر کردن فرم یا تماس تلفنی با ما در ارتباط باشید.
