پزشکی درک می‌کند چرا یوگا اهمیت دارد

پزشکی درک می‌کند چرا یوگا اهمیت دارد

هدر میسون، بنیان‌گذار سازمان، در کنفرانس پزشکی تلفیقی و مراقبت شخصی‌ سازی‌ شده در لندن همراه با پاول فاکس، مدیرعامل اتحاد یوگا در نظام سلامت (YIHA)،و دکتر روپال داو، روانپزشک و هم‌ مدیر YIHA،درباره ارزش یوگا در سلامت سخنرانی کرد.

متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:

اگر مداخله‌ای بتواند سیستم عصبی خود مختار را تنظیم کند، بازسازی عصبی را پشتیبانی نماید، التهاب سیستمیک را کاهش دهد، پیامدهای سلامت روان را بهبود بخشد، درد را تسکین دهد، تعادل، قدرت و انعطاف‌پذیری را افزایش دهد، عملکرد شناختی را تقویت کند، رفاه بلندمدت را پشتیبانی کند و بتواند برای هر فردی،بدون توجه به سن یا وضعیت جسمی، با عوارض جانبی ناچیز، قابل تطبیق باشد، بسیاری از ما آن را به‌ عنوان یک پیشرفت بزرگ در پزشکی نوین در نظر می‌گیریم.

و با این حال، چنین مداخله‌ای وجود دارد.نام آن یوگاست.

کشف جدیدی نیست. خبری داغ هم محسوب نمی‌شود،هرچند همه این مزایا بازتاب دقیقی از صدها مطالعه بالینی و بی‌شمار تجربه شخصی هستند.این تمرین پایدار اکنون توجه جدی متخصصان پزشکی را به‌عنوان مداخله‌ای چند‌سیستمی بااهمیت بالینی گسترده به خود جلب کرده است.

دکتر مورالی دورایسوامی، استاد روان‌پزشکیدانشگاه دوک، در سال ۲۰۱۳ پس از مرور پژوهش‌های مربوط به اثربخشی یوگا چنین گفت:

«اگر مزایای یوگا در سلامت روان در قالبیک دارو ارائه می‌شد، پرفروش‌ترین داروی جهان می‌بود.»

اکنون، دوازده سال بعد، پایه پژوهشی یوگااز نظر کمّی و کیفی رشد چشمگیری یافته و در عین حال، روند ادغام یوگا در نظام‌های سلامتنیز به‌تدریج پیش رفته است.

در کنار دو همکار، پاول فاکس و دکتر روپالداو، ایستاده‌ایم که پیشگام ورود یوگا به نظام سلامت بریتانیا هستند. هر سه، با تحقیقات به‌ روز درباره تأثیرات جسمی و روانی یوگا و سازوکارهای دقیق و جمعیِ پشت اثرات درمانی آن آشنایی داریم. اما تعهد ما تنها بر پایه شواهد نیست. شواهد برای آگاه‌سازی روش‌های برتر، اثبات اثربخشی یوگا و اطمینان از ورود ایمن و مسئولانه آن به نظام سلامت ضروری‌اند.انگیزه ما همچنین از دگرگونی عمیق و فراگیری نشأت می‌گیرد که خود از طریق این تمرین تجربه کرده‌ایم. همین بینش شخصی است که ما را به تلاش برای در دسترس قرار دادن یوگا برای طیف گسترده‌ای از افراد، از طریق ادغام در نظام سلامت، وامی‌دارد. هدف این سخنرانی نیز الهام‌ بخشی برای تجربه مستقیم تأثیر یوگاست.

اگرچه برخی هنوز یوگا را صرفاً ورزش می‌دانند،تبلیغات و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد درک عمومی در حال تغییر است. بسیاری اکنون به ارزش یوگا در مدیریت استرس واقف‌ اند. اما آنچه کمتر دیده می‌شود و در عین حال در اثربخشی آن نقش محوری دارد این است که یوگا تنها مجموعه‌ای از حرکات نیست، بلکه سامانه‌ای متشکل از هشت جزء به‌ هم‌ پیوسته است که در کنار یکدیگر، دگرگونی عمیق و چند بُعدی ایجاد می‌کنند.این اجزا ممکن است به‌ صورت مستقیم یا ضمنی در یک کلاس حضور داشته باشند.

اجزای یوگا به شرح زیرند:

یاماها — اصول اخلاقی که بازاندیشی در عادت‌هایذهنی و وسواس فکری را ممکن ساخته و ذهن را به سمت افکاری مرتبط با سلامت روانی هدایتمی‌کنند.

نیاماها — گام‌هایی برای تغییر رفتار وانضباط لازم برای اجرای آن‌ها که خودسازی و تحقق فردی را تقویت می‌کنند.

آسانا — وضعیت‌های بدنی که نه‌تنها تنشرا کاهش و قدرت و انعطاف را بهبود می‌بخشند، بلکه حضور بدنی و آگاهی جسمی را نیز تقویتمی‌کنند. این ویژگی‌ها، از دلایل اصلی استفاده از یوگا در درمان تروما هستند.

پرانایاما — تمرین‌های تنفسی که تنظیم احساسات و انعطاف‌پذیری سیستم عصبی خودمختار را ممکن می‌سازند. یوگا گسترده‌ترین مجموعه تمرین‌های تنفسی را در میان تمامی سنت‌ها ارائه می‌دهد. با درک و اجرای درست، این تمرین‌ها می‌توانندتغییرات روان‌زیستی هدفمند و دقیق ایجاد کنند.

پراتیاهارا — کاهش ورودی‌های حسی برای تمرکز کامل بر ذهن و بدن، که منجر به شکل‌گیری تمرکز درونی به‌ جای وابستگی به محرک‌های بیرونی می‌شود و پایه‌ای برای ذهن‌ آگاهی ایجاد می‌کند.

دهارانا — تمرکز ذهنی و کنترل توجه.

دهیانا — مراقبه و حضور مستمر ذهن.

سمادهی — حالتی از ذهن که در پی مراقبه ایجاد می‌شود، با کاهش افکار خودمحور و تجربه آرامش عمیق همراه است. در تعبیر کاربردی،می‌توان آن را درگیر شدن در فعالیت‌هایی دانست که حس پیوند و شادی ایجاد می‌کنند.

مجموعه این عناصر، سامانه‌ای کامل در سطح زیستی، روانی و اجتماعی پدید می‌آورد. بنابراین جای تعجب نیست که یوگا در جهان محبوبیت فزاینده‌ای یافته، به‌ ویژه در زمانی که مردم به‌دنبال راه‌هایی برای پاسخ به پیچیدگی رنج‌های خود هستند—موضوعی که پزشکی رایج، با همه توانمندی‌هایش، برایش طراحی نشده است.

و همین دلیل حضور بسیاری از ما در این مسیراست.

این آگاهی، چه آشکار و چه ضمنی، گویای روندرو به رشد ادغام یوگا در نظام‌های سلامت است. برخی از نمونه‌های برجسته شامل مواردزیرند:

* اداره امور کهنه‌سربازان ایالات متحده،که یوگای درمانی برای PTSD و درد مزمن ارائه می‌دهد.

* سوئد، که پس از یک پژوهش پیشگامانه درمؤسسه کارولینسکا، یوگا را در بیش از یک‌چهارم مراکز درمانی خود گنجانده است.

* هند، که وزارت AYUSHدر آن مراکز سلامت در مناطق روستایی برای پیشگیری از بیماری‌های غیرواگیرتأسیس کرده و در حال ایجاد واحدهای مراقبت اولیه است که یوگا و یوگا درمانی را به‌عنواندرمان ارائه می‌دهند.

یوگا و یوگا درمانی همچنین در در بریتانیا،و بسیاری از بیمارستان‌های NHS در دسترس هستند.

‍