چگونه در زمان جنگ ذهن خود را آرام کنیم؟
در روزهایی که جهان بیرونی پر از تنش، ناامنی و آشفتگی است، بازگشت به درون، به بدن و به لحظهی حال، از همیشه ضروریتر است.
تا به حال پیش آمده که در حال تمرکز روی یک حرکت دشوار در تمرین یوگا باشید، اما ناگهان چشمتان به آرم نایکی روی زیرانداز بیفتد و ذهنتان فریاد بزند «JUST DO IT»؟و به جای انجام حرکت، حواسپرتی باعث زمین خوردنتان شود؟
این اتفاق ساده بازتابی از واقعیتی بزرگتر است: اینکه چگونه بازوهای بازاریابی مد روز، این سنت باستانی را در آغوش گرفتهاند.در دنیای امروز، معنویت یوگا اغلب در برابر جذابیت لگهای شیک و حرکات «ترند» در شبکههای اجتماعی به چالش کشیده میشود.
آیا این تأثیر، خرد هزاران ساله یوگا را تضعیف کرده و آن را به یک کالای مصرفی دیگر تبدیل کرده است؟ یا اینکه با تزریق مفاهیم معاصر، یوگا را قابل دسترستر و مرتبط تر با زندگی مدرن کرده و حتی روح آن را برای نسل جدید احیا کرده است؟
برای درک بهتر تأثیر مصرفگرایی مدرن بر یوگا، باید نگاهی به سیر تحول تاریخی آن بیندازیم.
تاریخ یوگا به بیش از ۵۰۰۰ سال پیش در شبه قاره هند بازمیگردد؛ به دوران عصر برنز، زمانی که تمدنها در حال توسعه خط و اختراعات اولیه مانند چرخ بودند.
در دوران ودایی، متون مقدسی به نام «وداها»پدید آمدند که نخستین اشارهها به یوگا در آنها دیده میشود. یوگا در این مرحله نه به عنوان تمرینی فیزیکی، بلکه به عنوان مفهومی فلسفی و معنوی مطرح شد: اتحاد روح با نیروی الهی یا انرژی کیهانی.
حدود ۲۵۰۰ سال پیش، اوپانیشادها ظهور کردند.این متون، یوگا را به عنوان مسیری برای رهایی معنوی و فاصلهگیری از دنیای مادی معرفی کردند. هرچند زبان آنها رمزآلود و شاعرانه بود و برای عموم قابلفهم نبود.
در حدود قرن دوم پیش از میلاد، پاتانجلی مجموعهای از ۱۹۶ سوتره (آفوریسم) را گردآوری کرد. این متن، نخستین تلاش جدی برای نظاممند کردن آموزههای پراکنده یوگا بود. او یوگا را در قالبی قابل فهم برای همگان مطرح کرد؛با معرفی مفاهیمی چون «یوگای هشت مرحلهای» (آشتانگا) و مفهوم «آسانا» (حرکات بدنی).
با این حال، تمرینات فیزیکی تنها بخشی ازسوترهها بودند و یوگا همچنان عمدتاً به عنوان یک مسیر معنوی در نظر گرفته میشد. هر چند تأثیر این متن تا قرنها بعد فراموش شد، پاتانجلی همچنان یکی از ستونهای اصلی یوگای مدرن به شمار میآید.
در سال ۱۸۹۳، سوامی ویوکاناندا در نشست جهانی ادیان در شیکاگو سخنرانی کرد و توجه بسیاری را به یوگا جلب کرد. اما باید دانست که او یوگا را نه به عنوان مجموعهای از حرکات بدنی، بلکه به عنوان مسیری فلسفی و معنوی معرفی میکرد. او حتی آسانا را «ورزشهای عجیب و غریب» و «تنفسهای غیرعادی» توصیف کرده بود.
با وجود استقبال اولیه، دیدگاههای معنوی او در آن زمان چندان مورد پذیرش گسترده قرار نگرفتند. با این حال، او راه را برای معرفی بیشتر یوگا به فرهنگ غرب هموار کرد.
در اوایل قرن بیستم، همزمان با تغییرات تکنولوژیک و اجتماعی، علاقه به تمرینات بدنی و بدنسازی افزایش یافت. آموزش تربیت بدنی به مدارس راه یافت و تمرکز جامعه بر سلامت جسمی افزایش پیدا کرد. در چنین شرایطی، یوگای فیزیکی (هاثا یوگا) جذابیت بیشتری برای عموم مردم پیدا کرد.
سوامی کووالایاناندا با درک کاهش علاقه به جنبههای مراقبهای یوگا، تمرکز خود را بر مزایای جسمی آسانا گذاشت. او با استفاده از روشهای علمی و پزشکی، تأثیرات مثبت حرکات بدنی یوگا بر سلامت را بررسی کرد و به مخاطبان غربی معرفی نمود. این رویکرد، با ارزشهای علمی و مدرن آن زمان هماهنگ بود.
این نسخه جدید از یوگا با نظام سرمایهداری و گرایش به خود به سازی در آمریکا همخوانی پیدا کرد و در نتیجه، یوگا به عنوان ابزاری برای سلامت جسمی و توسعه فردی مطرح شد؛ نه صرفاً یک مسیر معنوی.
ظهور شبکههای اجتماعی در دهه گذشته، تصویر یوگا را بیش از پیش دستخوش تغییر کرده است. پلتفرمهایی مانند اینستاگرام پر از تصاویر زیبا از حرکات پیچیده یوگا در مناظر خارقالعاده هستند. این تصویر ایدهآل اما ناقص،میتواند باعث ایجاد فاصله میان واقعیت و تصور شود.
تأکید بر زیبایی بصری باعث میشود تمرکز بر رشد درونی، رهایی ذهن و پذیرش خود که از ارکان اصلی یوگاست، به حاشیه رانده شود.
این تصاویر ویدیویی و ویرایش شده، استانداردهای غیر واقعی از بدن و عملکرد فردی ایجاد میکنند که باعث سرخوردگی و کاهش اعتماد به نفس میشوند. در حالی که یوگا، در ذات خود، مسیری است برای پذیرش خود و تجربه رشد فردی.
در فضای مجازی، کمتر به تنفس آگاهانه (پرانایاما)،مراقبه و تأمل درونی پرداخته میشود. این در حالی است که این عناصر پایهایترین جنبههای یوگا را تشکیل میدهند.
اما نمیتوان منکر شد که رسانههای اجتماعی،یوگا را از حالت انحصاری خارج کرده و آن را در دسترس عموم قرار دادهاند. امروزه با چند کلیک میتوان به جوامع آنلاین یوگا، ویدیوهای آموزشی رایگان و کلاسهای متنوع دسترسی یافت. این دموکراتیزه شدن، مزیتی قابلتوجه است.
آنچه امروز شاهد آن هستیم، نه سیاه است نه سفید، بلکه بازتابی از فرهنگ و ارزشهای دنیای مدرن است. باید با نگاهی واقعبینانه،هم جنبههای مثبت و هم نقاط ضعف این تحولات را بشناسیم.
هرکسی میتواند با حفظ صداقت در مسیر خود،نسخهای شخصی از یوگا را بیافریند که همزمان به بدن، ذهن و روحش پاسخ دهد. تمرینات فیزیکی بخشی از یوگا هستند، اما نه همه آن. تمرکز بر تعادل، هم در تمرین و هم در نگاه،رمز حفظ اصالت یوگا در دنیای مدرن است.
فهم این مسیر تحول، مقدمهای است برای باز تعریف شخصی یوگا؛ نه صرفاً در ظاهر حرکات، بلکه در عمق حضور و آگاهی.
شما میتوانید از طریق پر کردن فرم یا تماس تلفنی با ما در ارتباط باشید.