۵ تمرین یوگایی برای کاهش استرس در محیط کار
یوگا در محیط کار یعنی پیدا کردن آرامش در میانهی شلوغی.
در سالهای اخیر، برخی از تمرین کنندگان یوگا، به ویژه زنانی که به تمرینهای پیشرفته و منظم آشتانگا یوگا مشغول اند، این پرسش را مطرح کردهاند که آیا شدت، ساختار قدرتی، و تکرار روزانهی این سیستم ممکن است بر تجربهی زنانگی یا ارتباط با جنبهی زنانه وجود تأثیر بگذارد. این مقاله تلاش دارد تا این موضوع را از سه منظر بررسی کند: فیزیولوژیک، روانشناختی، و فلسفی.
آشتانگا یوگا، به ویژه در سبک پاتابیجویس،سیستمی ساختارمند و سلسله مراتبی است که شامل شش سری متوالی از وضعیتهای بدنی است.این تمرین نیازمند تداوم، قدرت عضلانی، انعطافپذیری بالا، و پشتکار زیاد است. در این سیستم، بدن در هر روز، با سیکلی از حرکات تکرارشونده، نفس هماهنگ، و تمرکز ذهنی مواجه میشود.
تمرینات شدید فیزیکی، مانند آنچه در آشتانگا به شکل روزانه انجام میشود، میتوانند تأثیر مستقیمی بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-تخمدان داشته باشند. این محور، تنظیم کنندهی اصلی سیکل قاعدگی و سلامت هورمونی در زنان است.در شرایطی که بدن دچار استرس مزمن، کمبود کالری، یا تمرین بیش از حد باشد، ترشح هورمونهای جنسی مانند استروژن کاهش مییابد و میتواند منجر به اختلال در سیکل قاعدگی یا حتی قطع قاعدگی شود.
با این حال، این اثرات ناشی از آشتانگا به عنوان یک سیستم نیست، بلکه به چگونگی انجام تمرین، شدت آن، و مراقبت نکردن از نیازهای پایه بدن بستگی دارد. اگر تمرین در کنار تغذیهی مناسب، استراحت کافی، و آگاهی از چرخهی بدن انجام شود، احتمال اختلال کاهش مییابد.
زنانگی، در معنای روانی و نمادین، اغلب با ویژگیهایی چون سیالیت، انعطاف، پذیرش، و جریان درونی تعریف میشود. در مقابل، آشتانگا با ویژگیهایی چون ساختار، کنترل، نظم و تکرار شناخته میشود—ویژگیهایی که بیشتر با انرژی "یانگ" یا جنبهی مردانهی روان مرتبطند.
برخی از تمرین کنندگان گزارش میدهند که در روند تمرینات شدید، از تماس با جنبهی نرمتر، احساسیتر یا شهودی خود دور شدهاند.اما این تجربه، لزوماً نتیجهی ماهیت آشتانگا نیست، بلکه ممکن است از شیوهی مواجهه با تمرین و نبود توازن با سایر ابعاد زندگی و روان ناشی شود.
اگر آشتانگا با نگاهی مراقبه محور، بدون وابستگی به عملکرد، و با انعطاف در برابر نوسانات بدن زنانه (از جمله تغییرات سیکل ماهانه، بارداری، یائسگی و...) انجام شود، نهتنها مانعی برای زنانگی نیست، بلکه میتواند ابزار عمیقی برای تقویت ارتباط با بدن، شهود و ظرفیت درونی باشد.
از نگاه فلسفهی یوگا، هم "زنانگی"و هم "مردانگی" به عنوان کیفیتهایی ذهنی در نظر گرفته میشوند که میتوانند تجربه شوند اما نباید به آنها چسبید. تمرین یوگا، در معنای عمیق، به سوی فراتر رفتن از دوگانهها هدایت میکند—از جمله فراتر رفتن از ایدهی ثابت «زن بودن» یا «مرد بودن»به عنوان هویت.
با این حال، این رهایی، به معنای انکار تجربهی بدن زنانه یا احساسات زنانه نیست، بلکه به معنای گسترش آگاهی و ادغام تمامی جنبههای وجود است. در واقع، آشتانگا میتواند بستری برای تجربهی همزمان قدرت و نرمی،نظم و رهایی، یانگ و یین باشد—اگر با نیت مندی و آگاهی انجام شود.
آیا آشتانگا یوگا باعث از بین رفتن زنانگی میشود؟ پاسخ قطعی وجود ندارد، زیرا تجربهی زنانگی در هر فرد منحصر به فرد است. اما روشن است که آشتانگا، به عنوان یک ابزار، میتواند هم به تقویت یا به تضعیف این ارتباط کمک کند—بسته به نیت، شیوهی تمرین، سطح آگاهی، و تعامل با چرخههای بدن.
شاید پرسش درستتر این باشد:
آیا تمرین آشتانگا در هماهنگی با بدن، روان،و سیکل زنانه انجام میشود؟
آیا فضا برای نرمی، پذیرش، و استراحت در آن وجود دارد؟
آیا تمرین، وسیلهای برای کنترل و عملکرد شده، یا بستری برای حضور، آشتی و درک عمیقتر از خویشتن؟
زنانگی از بین نمیرود. اما ممکن است درساختار خشک، بیوقفه، و بدون آگاهی محو شود. و در مقابل، در تمرینی که با گوش دادن،ریتم، و فضای درونی همراه است، دوباره شکوفا میشود—حتی در سری دوم آشتانگا.
شما میتوانید از طریق پر کردن فرم یا تماس تلفنی با ما در ارتباط باشید.